روز چهارشنبه زنگ دوم آقای حیاتی به بچه ها گفت :
جمعه بصورت گروهی از مدرسه میریم مسجد جامع .. من هم خوشحال شدم و روز جمعه ساعت ۱۱ بابا و داریوش ) دادش کوچیکم ( منو تا مدرسه همراهی کردند پس از اون با بچه هایی که اومده بودن و آقای آقای امیریان و آقای حیاتی رفتیم به طرف مسجد جامع .
وقتی رسیدیم چند تا عکس یادگاری گرفتیم
بعدش رفیتم تو مسجد پس سخنرانی ننماز خواندیم.
راستش برام تازگی داشت و تجربه خوبی بود شاید دوباره با بابا به نماز جمعه رفتم.
چقدر خوشتیپ افتادم